مهدیه آمل

مهدیه شهرستان آمل درسال 1335 تاسیس وشروع به کار کرده است

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

بانک رسانه مهدیه آمل

بایگانی

نويسندگان

پربحث ترين ها

حسینیه

معرفی کتاب مهدوی

پیوندهای تصویری

bayanbox.ir bayanbox.ir bayanbox.ir

پيوندها

شهدای شاخص

سایت علما و مراجع

گالری تصاویر

۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ویزه نامه مذهبی» ثبت شده است

۰

ویژه نامه ماه مبارک رمضان/صوتی و تصویری

 بخش خبری مهدیه آمل زندگی درمکتب اهل بیت(ع) ویزه نامه مذهبی ماه مبارک رمضان کلیپ های مذهبی بانک رسانه مهدیه آمل دعا وادعیه

ویژه نامه ماه مبارک رمضان/صوتی و تصویری

ویژه نامه ماه مبارک رمضان/صوتی و تصویری

مجموعه کلیپ های تصویری ماه مبارک رمضان

کلیپ تصویری دعای سی روز ماه مبارک رمضان

سیری در دعای ابوحمزه ثمالى (استاد فاطمی نیا)

کلیپ های مناجات/ماه مبارک رمضان/حاج محمودکریمی

کلیپ های مناجات/ماه مبارک رمضان/حاج محمدرضا طاهری

کلیپ های مناجات/ماه مبارک رمضان/حاج مجید بنی فاطمه

کلیپ میلادامام حسن مجتبی(ع)

کلیپ اگه آقامون نیومد/شب های قدر ماه رمضان/علی فانی

مجموعه کلیپ های صوتی ماه مبارک رمضان

ارزش‌های ماه مبارک رمضان /حجت الاسلام انصاریان

آرامش در زندگی - استاد عالی

روزه داری درماه مبارک رمضان حجت الاسلام دکتر رفیعی

عظمت حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها حجت الاسلام دکتر رفیعی

چرا ماه رمضان را باید ماه امام‌زمان(ع) بدانیم؟/شرحی بر دعای افتتاح/حجت الاسلام پناهیان

فضیلت حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها/آیت الله ناصری

دعا درماه مبارک رمضان/آیت الله حاج آقامجتبی تهرانی

مراسم احیاء شب ۲۳ ماه مبارک رمضان / آیت الله صدیقی

۰

ویژه نامه میلاد حضرت مهدی (عج)

 بخش خبری مهدیه آمل مناسبتهای مذهبی زندگی درمکتب اهل بیت(ع) ویزه نامه مذهبی میلاد اهل بیت(ع) میلاد امام زمان (عج) میلاد امام زمان (عج) اعیادشعبانیه

ویژه نامه میلاد حضرت مهدی (عج)

ویژه نامه میلاد حضرت مهدی (عج)

ویژه؛ به مناسب شب نیمه شعبان و عید ولادت حضرت ولی‌عصر (عج) کلیپ صوتی | زیارت آل‌یاسین

با سلام وصلوات وارد شوید

«میلاد نور» ; ویژه نامه نیمه شعبان سالروز تولّد منجی عالم بشریّت حضرت مهدی(عج)

با سلام وصلوات وارد شوید

ویژه نامه نیمه شعبان «ولادت حضرت صاحب الزمان علیه السلام»

با سلام وصلوات وارد شوید

۰

ویژه نامه عیدسعید فطر

 بخش خبری مهدیه آمل ویزه نامه مذهبی ماه مبارک رمضان

ویژه نامه عیدسعید فطر

ویژه نامه عیدسعید فطر

مقالات مناسبتی:

وداع با ماه مبارک رمضان

امام سجاد علیه السلام و وداع ماه رمضان

اعمال شب و روز عید فطر

عید فطر در کلام معصومین علیهم السلام

بعد جسمی و معنوی عید سعید فطر

سخنرانی مذهبی:

وداع با ماه مبارک رمضان- آیت الله مکارم شیرازی

مسائل پیرامون عید فطر-آیت الله جوادی آملی

احکام فطریه-آیت الله مجتبی آقا تهرانی-بخش اول

احکام فطریه-آیت الله مجتبی آقا تهرانی-بخش دوم

عیدفطر و وداع با ماه رمضان-حجت الاسلام رفیعی

خداحافظی با ماه رمضان-حجت الاسلام قرائتی

احکام رؤیت هلال ماه-حجت الاسلام فلاح زاده

زکات فطره-حجت‌الاسلام فلاح‌زاده

اشعار مناسبتی:

اشعار ویژه عیدسعید فطر

پیامک مذهبی:

پیامک مذهبی ویژه عیدسعید فطر

احادیث موضوعی:

احادیث ویژه عیدسعید فطر

نرم افزارهای مذهبی:

نرم افزار عید فطر

نرم افزار اندروید ویژه عید سعید فطر

دعای قنوت نماز عید فطر

دعای وداع در شب آخر رمضان

منبع : سایت بلاغ

۰

روایتی از ولادت حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌‌الشریف) ماه شب پانزدهم

 بخش خبری مهدیه آمل مناسبتهای مذهبی ویزه نامه مذهبی میلاد امام زمان (عج) میلاد امام زمان (عج)

روایتی از ولادت حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌‌الشریف) ماه شب پانزدهم

روایتی از ولادت حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌‌الشریف) ماه شب پانزدهم

ماه شب پانزدهم
پرستو علی‌عسگرنجاد- چشمم به آسمان بود که آفتاب کی غروب می‌کند. انگار مشتی منجوق سرخ و کبود بر دامن آسمان پاشیده باشند. ماه، تمام رخ، مروارید درخشان این ‌دامن بود؛ منتظر که تاریکی شب برسد تا پولک‌افشانی کند. ابرها را سِیر می‌کردم که رگه‌های طلایی درخشان خورشید از میان آن‌ها رد می‌شد. همین‌ وقت بود که در زدند. لبخندی نرم بر صورتم نشست. گفتم حتماً برای سفره افطارم مهمان آمده. در را که باز کردم اما دیدم گمانم اشتباه بوده و خود، مهمانم. خادم امام بود. آمده بود از طرف آقا من را برای افطار دعوت کند.

مولود حجت خدا
تا وارد خانه‌شان شدم، چشمم افتاد به چهره نورانی‌شان.
«سلام! عمه امشب پیش ما افطار کن که شب نیمه شعبان است. امشب خدا حجتش را ظاهر می‌کند و او حجت خدا در زمین است». حیرت در نگاهم نشست. درست اگر فهمیده بودم، امام از تولد و مولودی حرف می‌زدند، اما از کدام مادر؟
-«نرجس».
نرجس؟ درست شنیدم آقا؟ مگر می‌شود؟ این موها را تا سفید کرده‌ام، تولد ده‌ها نوزاد را به چشم دیده‌ام. زن باردار را از ده‌فرسخی می‌شناسم. شناختن هم نمی‌خواهد! زنی که بار شیشه در دل دارد، تکان بخورد همه می‌فهمند سنگینی بچه را در دل او. مگر می‌شود نرجس، این ‌شاه‌دخت رومی که چابک در خانه از این‌طرف به آنطرف می‌رود و کارهایش را به‌سادگی انجام می‌دهد، حامله باشد؟ آن هم پابه‌ماه؟
-«همین است که مى‌گویم عمه‌جان! سپیده صبح که سر بزند، اثر باردارى‌اش ظاهر می‌شود. نرجس مثل مادر حضرت موسى است که نشانى از بارداری در او دیده نمی‌شد و تا وقت تولد موسى هیچ‌کس از تولدش خبر نداشت».
با جمله امام، حواسم رفت پیش دربار عباسی‌ها. مدت‌ها بود که خبرش همه‌جا پیچیده بود. تقریباً همه شهر منتظر بودند جانشین آقا را ببینند. دیگر همه فهمیده بودند آخرین ‌امام، فرزند حسن‌بن‌علی علیه‌السلام خواهد بود. مأموران خلیفه عباسی، نه فقط شهر، که خانه‌ها را تک‌به‌تک تحت نظر داشتند. همه توانشان را وسط گذاشته بودند تا جانشین امام را از بین ببرند. حکماً حکمتش همین است. با این‌ نشانی که امام از حضرت موسی علیه‌السلام می‌دهند، حتماً همین است! پس خدا این ‌بارداری را از همه پنهان کرده تا آن‌ منجی از گزند دشمنان خدا در امان باشد.
در همین ‌فکرها بودم که رسیدم به اندرونی خانه، به اتاق نرجس. سلام کردم و نشستم. مثل همیشه صورت نرجس به خنده شکفت. چه شیرین بود این‌ دختر! همان‌طور که جملات آقا در سرم می‌چرخید، به قدوبالای نرجس نگاه کردم. نه! کوچک‌ترین ‌نشانی از زنان بادار در او نبود. آمد کنارم نشست و دست دراز کرد تا پاپوشم را دربیاورد و خستگی‌ام را بتاراند.
-ای سیده من و ای سیده خاندان من! حالتان چطور است؟
چه ادب و احترامی برای من داشت نرجس. دست گذاشتم روی دستش: «تو سیده من و سیده خاندان من هستی!» نرجس دستپاچه دوید میان حرفم: «عمه‌جان این چه حرفی است که می‌زنید؟» لبخند روی کلماتم نشست: «دخترم! امشب خدا فرزندی به تو می‌دهد که سید دنیا و آخرت است».
نرجس، سربه‌زیر، از حیا پناه برد به کنج اتاق. صدای امام که گفت‌وگوی ما را شنیده بودند، از پشت در اتاق آمد: «عمه! خدا خیرتان بدهد». پس نرجس خودش هم بی‌خبر بوده از این خبر شگفت!
آسمان دیگر به مغرب نشسته بود. نماز خواندیم و افطار کردیم. در دلم انگار ولوله بود. به آقا نگاه کردم. آرام و مطمئن. همان تصویری که در همه این ‌سال‌های سخت از ایشان دیده بودم. آرامش از امام به قلب بیقرار من جاری شد. گوشه‌ای دراز کشیدم و همان‌طور که نرجس را نگاه می‌کردم، چشم‌هایم سنگین شد.

*************************

مهمان بهشتی
جیرجیرک‌ها سکوت شب را به هم می‌زدند. نسیم تُردی که آرام پرده‌ها را تکان می‌داد، روی صورتم لغزید و بیدارم کرد. وقت نماز شب بود. زود چشم چرخاندم پی نرجس. خواب بود؛ عمیق. چهره‌اش هیچ‌ نشانی از درد زایمان نداشت. نماز شب را خواندم و باز برگشتم بالای سر نرجس. فکر و خیال آرامم نمی‌گذاشت. با همان ذهن پریشان چند دقیقه‌ای خوابیدم.
نفهمیدم چقدر گذشته بود که مضطرب از خواب پریدم. دمدمه فجر بود و نرجس هنوز در خواب. دست‌هایم را روی هم گذاشتم شاید آرام بگیرم. گفتم نکند اصلاً من منظور امام را درست نفهمیده‌ام. آخر این‌ دختر که امشب هیچ شبیه مادرها نیست!
«عمه‌جان! تعجب نکن. تولد پسرم نزدیک است».
صدای امام بود از پشت در. جانم را آرام کرد. نشستم رو به قبله تا قرآن بخوانم. سوره سجده را خواندم و یاسین را به پایان برده بودم که دیدم نرجس از خواب پرید. دستش را گرفتم.
«چیزی احساس می‌کنی نرجس؟»
بریده‌ بریده گفت: «همان را که امام خبرش را به شما داده بود».
انگار مشتی نقل ریز پاشیدند به دلم. سرش را به سینه چسباندم. ذکر می‌گفتم که صدای امام آمد: «برایش سوره قدر را بخوان عمه!»
تا دهان باز کردم به «بسم الله...» از دل نرجس صدایی شنیدم که با من خواند: «انا انزلناه فی لیله القدر...». نفسم بند آمد. بچه بود که داشت می‌خواند؟ انگار خواب می‌دیدم. حقیقت شگرف مقابلم شبیه رؤیا بود. دست نرجس را فشردم: «حالت چطور است؟»
«آنچه امام فرموده بود دارد در من ظاهر می‌شود».
به آسمان نگاه کردم. پلک زدم شاید بهتر ببینم! آسمان خانه حسن عسکری علیه‌السلام، پر شده بود از مرغان سفید؛ انگار که از بهشت آمده باشند. سر پایین آوردم که نرجس را ببینم، اما نور چشمم را زد. پرده نوری عظیم کشیده شد میان من و او. جز نور نمی‌دیدم. نرجس از پشت نور پیدا نبود. آن‌جا نبود انگار. لب‌هایم به ذکر می‌جنبید.
چند لحظه بعد، پرده‌های نور کنار رفتند. آرام‌آرام پلک زدم. آنچه را که جلوی چشم‌هایم می‌دیدم، باور نمی‌کردم. نوزاد به دنیا آمده بود! آخرین ‌وصی خدا، پسر برادرزاده من، درست جلوی چشم‌هایم بود. فرق می‌کرد با همه نوزادهایی که پیش از آن دیده بودم. سفید بود و تمیز، پاک و مطهر. سر گذاشته بود به سجده و ذکر می‌گفت.
زبانم بند آمده بود. دست‌هایم می‌لرزید. نرجس، آسوده و آرام بود و با همه مهر عالم نگاه می‌کرد به پسرش. در آن‌ فجر نیمه شعبان انگار نبض هستی در این‌ خانه می‌کوبید که نوزادی تازه ‌متولد شده ذکر خدا را می‌گفت و چشم‌های ناباور من، او را نگاه می‌کرد. حیرت تمام تنم را گرفته بود.

**************

ولادت منجی
«عمه! پسرم را بیاور پیش من!»
صدای امام دستی شد که من را از عالم حیرت و شگفتی بیرون کشید. نوزاد را در بغل گرفتم؛ آن پاکیزه مطهر را. طاهر و تمیز. خودم با همین چشم‌های دنیادیده دیدم که پشت بازویش حک شده بود: «جاءالحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا». آن‌شب هیچ‌چیز در آن‌خانه به عالم دنیا نمی‌مانست. بهشت انگار کشیده بود تا زمین؛ تا زیر پاهای نرجس.
امام، پسرش را در آغوش گرفتند. دست مبارکشان را کشیدند روی صورت و چشم‌های او. گفتند: «رضوان، خزانه‌دار بهشت او را با جمعی از فرشتگان غسل داده و تطهیر کرده». ها! گفتم که هیچ به دیگر نوزادان نمی‌ماند!
امام، در گوش راست بچه اذان و در گوش چپش اقامه گفتند و فرمودند: «فرزندم! حرف بزن!» صدای نوزاد بلند شد: «اشهد ان لا اله الا الله، و اشهد انَّ محمدا رسول الله».
بعد، نفربه‌نفر، به امامت همه نیای پیش از خودش، از امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام تا پدرش، حسن عسکری علیه‌السلام، شهادت داد تا رسید به نام خودش. انگار همه عالم سکوت کرده بود تا صدای پسر امام در خانه بپیچد که می‌گفت:
«اللهم انجزلی وعدی، واتمم لی امری، و ثبت وطأتی، واملاء الارض بی عدلا و قسطا: پروردگارا! وعده من را قطعی کن و امر من را به اتمام برسان و من را ثابت قدم بدار و زمین را به‌وسیله من از عدل و داد پر کن».
منجی آمده بود!

**********

پی‌نوشت
منابع:
1.محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج51، ص 24 و حر عاملی، اثبات الهداه، قم، 1399، ج3، ص 570.
2.کلینی، اصول کافی، ترجمه: محمد باقر کمره‌ای، انتشارات اسوه، دوم، 1372،ج3 ص 519، (باب ولادت حضرت صاحب ـ علیه السلام)

۰

کلیپ میلادامام زمان عج آقام آقام مهدی

 بانک فیلم بخش خبری مهدیه آمل مناسبتهای مذهبی ویزه نامه مذهبی کلیپ های مذهبی میلاد اهل بیت(ع) میلاد امام زمان (عج) میلاد امام زمان (عج) اعیادشعبانیه میلاداهل بیت(ع)

کلیپ میلادامام زمان عج آقام آقام مهدی

کلیپ میلادامام زمان عج آقام آقام مهدی

دریافت فیلم با کیفیت اصلی
عنوان: میلادامام زمان عج آقام آقام مهدی
حجم: 47.9 مگابایت
توضیحات: میلادامام زمان عج آقام آقام مهدی

۰

«میلاد نور» ; ویژه نامه نیمه شعبان سالروز تولّد منجی عالم بشریّت حضرت مهدی(عج)

 بخش خبری مهدیه آمل مناسبتهای مذهبی ویزه نامه مذهبی میلاد امام زمان (عج) میلاد امام زمان (عج)

«میلاد نور» ; ویژه نامه نیمه شعبان سالروز تولّد منجی عالم بشریّت حضرت مهدی(عج)

نیایش حضرت مهدی(عج)

پروردگارا، به ما توفیق فرمانبرداری و دوری از گناه و نافرمانی، پاکی نیّت و فهم شناخت ارزشها را عنایت کن. ما را به وسیله هدایت و پایداری در راه حق گرامی دار، زبان های ما را به راست و شایسته گویی گویا ساز، دلهایمان را از علم و معرفت لبریز کن، شکم های ما را از آلوده شدن به حرام و شبهه ناک پاک گردان، دستهای ما را از ستم و تعدی باز دار، چشم های ما را از گناه و خیانت محفوظ بدار، گوش های ما را از شنیدن سخنان بیهوده و غیبت حفظ کن. به دانشمندان و عالمان ما زهد و بی رغبتی به دنیا و خیرخواهی، به دانش آموزان ما جدیّت و شوق و رغبت و به شنوندگان ما پیروی و پندپذیری و به بیماران مسلمانان شفا و آسایش و به درگذشتگانشان رحمت و رأفت و به پیرمردان ما وقار و متانت و به جوانان ما توفیق توبه و بازگشت و به بانوان ما حیا و عفت عطا بفرما.

به ثروتمندان تواضع و سعه صدر و به فقیران صبر و قناعت و به رزمندگان نصرت و پایداری و پیروزی و به اسیران آزادی و آسایش و به زمامداران دادگری و مهربانی و به مردم انصاف و نیک سرشتی عنایت کن...

اقتباس از دعای امام زمان(ع) در امور دنیا و آخرت

(مأخذ: صحیفة المهدی(ع) تألیف: جواد قیّومی اصفهانی)

نام و لقب ها و زندگی حضرت مهدی(عج)

دوازدهمین امام معصوم

حجّت بن الحسن المهدی(ع) آخرین خلیفه خدا در روی زمین؛ در سحرگاه روز جمعه نیمه شعبان سال 255 یا 256 (ه .ق) در شهر سامرّا و در عصر خلافت معتمد عباسی چشم به جهان گشود. نام آن حضرت محمد و کنیه اش ابوالقاسم می باشد. دوران زندگی آن حضرت را به سه دوره تقسیم می کنند.

دوره اوّل از زمان تولد تا سال 260 ه.ق که مصادف با سال شهادت امام عسکری(ع) است؛

دوره دوم از سال 260 تا سال 329 ه .ق که دوره غیبت صغرا نامیده می شود؛

دوره سوم که معروف به دوره غیبت کبرا است از سال 329 ه.ق آغاز شده و تاکنون نیز ادامه دارد و تا هر زمان که خداوند مصلحت بدانند، ادامه خواهد یافت.

پدر بزرگوار امام زمان(ع)

پدر بزرگوار آن حضرت امام حسن عسکری(ع) امام یازدهم شیعیان است. امام حسن عسکری(ع) در 24 ربیع الاوّل سال 232 ه .ق در مدینه منوره متولد شد و در سال 260 ه .ق در سن 28 سالگی در سامرّا به شهادت رسید. برای آن حضرت القاب زیادی از جمله ابن الرضا(ع)، سراج، عسکری و... نقل کرده اند.

وی در 22 سالگی به مقام امامت رسید و مدت امامتش شش سال بود.

مادر امام زمان(ع)

بر اساس آنچه که تاریخ نویسان بیان بیان کرده اند، مادر آن حضرت از طرف پدر فرزند «یشوعا» پسر امپراطور روم شرقی و از طرف مادر نوه شمعون یکی از یاران و حواریون حضرت عیسی(ع) است برای این بانوی بزرگوار نامهای زیادی از جمله صقیل، خمط، نرجس خاتون، سوسن، ریحانه و... نقل کرده اند.

ولادت حضرت مهدی(ع)

حکیمه خاتون عمّه حضرت عسکری(ع) می فرمایند: روزی حضرت عسکری(ع) مرا خواست و فرمود: عمّه امشب نزد ما بمان، در این شب فرخنده فرزند مبارکی در منزل ما به دنیا می آید که حجّت خدا در روی زمین است. حکیمه می گوید: عرض کردم مادر این فرزند کیست؟ فرمودند: نرجس. عرض کردم فدایت شوم در او نشانی از حمل نیست حضرت فرمودند: عمه جان هنگام سپیده دم صبح اثر حمل در او ظاهر خواهد شد؛ زیرا نرجس مانند موسی تا زمان تولّد فرزندش نشانی از حمل در او دیده نمی شود. در همان شب مقارن طلوع فجر، آن مولود مسعود قدم به عرصه وجود نهاد و نوید حاکمیّت نهایی صالحان و مستضعفان را به جهانیان داد.

جریان تولد امام مهدی(ع)

پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) از سالها قبل بشارت تولد حضرت مهدی(ع) را داده بودند، همان که بساط ظلم و ستم و حکومت جبّاران را درهم خواهد پیچید و زمین را پر از عدل و داد خواهد ساخت. از آنجا که تولد این مولود مبارک برای حکومت حاکمان ستمگر تهدید بزرگی بود، آنها در صدد برآمدند تا این نور الهی را به هر شکل ممکن خاموش سازند؛ از این رو خانه حضرت عسکری(ع) را زیر نظر گرفتند و جاسوسانی را تعیین کردند که اگر فرزند پسری را در خانه آن حضرت دیدند گزارش داده و یا از بین ببرند. علی رغم همه این کارها چون مشیت الهی بر تداوم امامت و نور هدایت تعلق گرفته بود، خداوند درباره مهدی(ع) همان کار را کرد که درباره حضرت موسی(ع) کرده بود، یعنی به اراده خویش دوران بارداری مادر او را پنهان ساخت.

شکل و شمایل مهدی(ع)

در توصیف ویژگیهای ظاهری آن حضرت گفته اند او شبیه ترین مردم از نظر خُلق و خَلق به پیامبر اکرم(ص) است. چهره اش گندمگون، ابروانش کشیده و به هم پیوسته، چشمانش سیاه و درشت و جذّاب، شانه اش پهن، دندان هایش سفید و برّاق و بینی اش زیبا و خوش تراش، پیشانیش بلند و تابنده، برگونه راست او خالی زییا است.

علی(ع) خصوصیات آن حضرت را این گونه توصیف می کنند: جوانی میان قامت، خوش رو و نیکو موی است (یعنی دارای موهای نسبتا بلند و آراسته اند) و نور چهره اش بر سیاهی محاسن و موی سرش غلبه دارد. پدرم فدای او باد.

سیره امام زمان(ع)

سیره و روش او در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، همان روش و سیره پیامبراکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) است؛ به این معنی که در برابر جلال و خداوند خاشع و فروتن است، هرگز دل به دنیا نمی بندد، خوراک و پوشاک ساده دارد، بخشنده است، نسبت به کارگزاران و مأموران دولتِ خود سختگیر و با ناتوانان و مستمندان بسیار مهربان است؛ حق هر حق داری را به او خواهد رساند، سرتاسر زمین را پر از عدل و داد می سازد، همه مردم در زمان حکومت آن حضرت توانگر و بی نیاز خواهند شد، تمام فتنه و آشوب ها را بر طرف ساخته امنیت را جایگزین آن می نماید، هواپرستی ها را به خداپرستی و ضلالت و گمراهی ها را به هدایت و رستگاری مبدّل خواهد ساخت.

بقیه مطالب درادامه مطلب